به گزارش برخوارنیوز به نقل از خبرگذاری شهرداری اصفهان (ایمنا)، 31 ساله است و فارغ التحصيل مهندسی عمران از دانشگاه امام حسين (ع) به قول خودش: «اين روز ها تمامی سفرها را با »هنگامه» میرود.» فيلمي كه برنده جايزه ويژه هيئت داوران ششمين جشنواره فيلم مردمي عمار بود است. با امير داسارگر كه دو روزي را ميهمان اصفهانیها در جمعهای مختلف به بهانه اكران فيلم اش بود گپي زدهايم:
آقای داسارگر نظر خودتان راجع به «هنگامه» چيست؟
اگر اين فيلم را ببينيد و 500 كلمه راجع به آن نقد بنويسيد و بگوييد به اين دلايل خوب نيست هزار برابر بيشتر به ما كمك میكند تا اينكه از من كارگردان تعريف كنيد و بگوييد چه شجاعتی، واقعا تحسين برانگيز بوده كه راجع به اين موضوع فيلم ساخته شده است. در مورد متن حرف بزنيد.اميدوارم فضايي ايجاد شود تا نظرات مثبت و منفي دوست و دشمن در آن ارائه شود و مراسمها و رونمايیها جنبه مطالبه و پرسشگری داشته باشد و از من نوعی بپرسد با چه هدفی فيلم ساختی تا فقط به او جایزه بدهد.
همانطور كه میدانيد شايعات زيادی حول مدافعان حرم هست شما چه تحليلي از اين فضا داريد؟
وقتي كسی ناامنی را با پوست و گوشت و خونش درك كرده باشد ديگر از پول و امكانات اين آدما داده شده به اين آدم ها صحبت نمیكند. اگر پست اينستاگرامي حسام نواب صفوی در مورد بمبگذاریهای بروكسل را خوانده باشی به خوبی در آنجا اين فضا را حس میكنی اين آدم يك مولتی مايه دار شازده است كه كه با تمام وجود تهديد را حس كرده. حالا تو به اين آدم بگو مدافعان حرم ماهی 100ميليون تومان میگيرند می گويد نوش جانشان!
رسالت هنر و فضای رسانهای در اين مسير كجاست؟
رسانههای هنری بايد با تمامی ابزارهايشان تلاش كنند اين حس در مخاطب ايجاد شود كه با خطر يك وجب فاصله داری. نبايد نقش مدياهای جديد را دست كم بگيريم. مردم ما بيشتر از اين كه فيلم نگاه كنند از صبح تا شب مشغول ديدن كليپهای كوچك هستند. ما نيازمند توليد خلاقانه در اين فضا هستيم كه به صورت گسترده و اغنايي در اختيار همه قرار بگيرد.
با فرض ايجاد چنين فضايی آيا همه چيز حل خواهد شد؟
تا وقتی كه با معضلی به نام عدالت اجتماعی دست به گريبان هستيم اين حرف ها چندان اثر نخواهد كرد. كارگري كه از صبح علي الطلوع تا حدود 9 شب كار میكند و شايد با اضافه كار حقوقش به يك ميليون و نيم برسد و اگر حادثهای در محل كار برايش پيش بيايد امنيت شغلي اش زير سوال برود چطور ميتوانی توقع داشته باشي غر نزند؟ اگر اين مسئله حل شود همان كارگر هم نسبت خطر به ميزان حقوق را در نظر ميگيرد البته بسياري از اين اعتراضات از ته دل نيست مثل كف روی آب است.
خط قرمز های كار فرهنگی و هنری در كشور ما كجاست؟
ملاك و معيار واحدی وجود ندارد چرا كه متولي و مديريت فرهنگي ما چهار سال يك بار در حال تغيير است در حالي كه مدير جشنواره بزرگي مثل كن بيشتر از 30 سال است كه ثابت مانده.
فرهنگ ما يك جريان سياست زده است و بر مبنای منافع سياسی تعريف ميشود به طوری كه براي تعيين يك مدير فرهنگی در سطح كلان حتي ممكن است سواد و تخصص اش هم در نظر گرفته نشود و ما شاهد هستيم مديرانی كه در عين حسن نيت به راحتی با جريانات مختلف بازی میخورند.
در اين سالها شرايط فرهنگی و هنری جامعه ما به كدام سمت رفته است؟
جامعه ما از لحاظ فرهنگي شرايط بلبشويي دارد. جامعهای ما بخش اعظماش را قشر جواني تشكيل داده كه عبور از خط قرمزها را دوست دارد. ديوانه بازی و ساختارشكنی و خنده میپسند و وقتي همه اينها با هم در يك كار جمع شود آن كار خوب میفروشد.
آيا شعار زدگي هنر انقلابي باعث عدم اقبال عمومي نشده است؟
شعار موقعي بد ميشود كه اعتقادي پشت آن نباشد و براساس رسيدن به مطامعي صورت بپذيرد. جبهه فرهنگي و هنري انقلاب از لحاظ كمي بسيار كم كارتر از قشر روشنفكری جامعه است شايد به همين دليل بايد كه ضعفهای ما پررنگتر میشود. گرچه اگر نگاهي موشكافانه به جامعه روشنفكري بياندازيد آنها براي موفقيت يك اثر حتي اگر در ظاهر با هم اختلاف داشته باشند در باطن تمام قد پشت هم ميايستند نمونه اش را در تيتراژ فيلم ابد و يك روز به خوبي ميبينيم. از طرفي اگر فيلمي در جناح مخالف ما ضعيف باشد چندان به نقد آن نمیپردازند در حالي كه ما زير بار انتقادات له میشويم.
جامعه هنر انقلابی با چه مسائلی دست و پنجه نرم میكند؟
جامعه هنرمندان انقلابي با محدوديتهای عقيدتي روبروست به طور مثال اگر بخواهيم يك خانواده با توان مالي بسيار پايين و مادر خانواده را به عنوان محور اين جريان نشان بدهيم نمیتوانيم چون برای جايگاه والای مادر ارزش قائل هستيم اينها چيزهايي نيست كه به عنوان خط قرمز به ما القا شود اينها اعتقادات ماست.
داروي فرهنگ بيمار ما چيست؟
ما به سازماندهي واحد نياز داريم. متاسفانه سندی جامع و بالادستي نداريم كه از بالا به پايين با جزئيات برنامهها را تدوين كرده باشد. در آمريكا »پنتاگون» در «هاليوود» و بالعكس دفتر كار برای ساخت فيلمهای جنگي دارند اما ما كارهايمان باری به هر جهت و عشقي است. يك ماه به آمدن ماه رمضان مانده و هنوز فيلمبرداری سريالهای مناسبتی اين ماه كليد نخورده، اين خودزنیهاست كه ما را بيچاره كرده و نتيجه اين شده مردم در نظام اسلامی زندگي میكنند و محصولاتی كاملاً ليبرالي و سكولار است. دواي درد ما مديريت كارآمد است.
یک دیدگاه