به گزارش برخوارنیوز، زمانی که حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا (ع) در طوس ولایتعهدی جهان اسلام را بر عهده داشتند و خبر آن در دنیا منتشر شد، تعدادی از اقوام و دوستان آن حضرت از مدینه جهت شرفیابی به حضور آن حضرت عازم طوس شدند.
در طول مسیر تعداد زیادی از شیعیان و محبان به شوق دیدار آن حضرت به این گروه پیوستند و خیل عظیمی را به وجود آوردند تا به سرزمین فارس رسیدند.
این خبر به مأمون عباسی رسید که تعداد زیادی از بنی‌هاشم و یاران مخلص امام روانه طوس هستند که اگر با این ابهت و جلال به طوس برسند دستگاه خلافت بر تو تباه خواهد شد.
به همین سبب به حاکم فارس و اصفهان دستور داده شد که از آمدن این قافله جلوگیری کنند. در نتیجه بین حاکم جور و این قافله از زائرین و دوستداران علی بن موسی الرضا (ع) درگیری به وجود آمد و تعدادی از ایشان را به شهادت رساندند و تعدادی متواری شهرها و روستاها شدند.
در این میان خبر شهادت امام رضا (ع) نیز منتشر شد. از این رو سادات بن‌الفاطمه متواری و برخی مانند سیداحمد ملقب به شاه‌چراغ همراه تعداد زیادی از بستگان به شهادت رسیدند که در شهر شیراز مدفون و دارای بقعه و بارگاه می‌باشند.
از جمله افراد متواری شده سیدبهاءالدین محمد بود که نزد "محمود شعیب" که از اعراب خراسان بود و به گله‌داری مشغول بود استخدام شد.
در اثر کراماتی که از آن بزرگوار بروز می‌کند، محمود را وامی‌دارد که در حالات ایشان تجسس و تفحص بیشتری کند تا آنجایی که پی به شخصیت و بزرگواری آن سید می‌برد و از ایشان عذرخواهی کرده، دخترش را به همسری او در می‌آورد.
پس از فوت محمود شعیب، همه حشم و خدم محمود به وی تعلق می‌گیرد. وی که به شیخ چوپان معروف شده است دارای چهار فرزند می‌شود. سه پسر و یک دختر.
یکی از فرزندان آن سید بزرگوار سید ابراهیم ملقب به سیدمحمد می‌باشد که در روستای اجگرد گرکن در استان اصفهان واقع است.
فرزند دیگر او، سید احمد ملقب به بابا پیر احمد است که در باغ‌های نزدیک بن، نزدیک سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری مدفون است.
سومین فرزند ذکور آن سید بزرگوار، سیدمحمد معروف به سیدمحمد بازار مدفون در شهر شوشتر است.
آن بزرگوار دختری به نام سیده فاطمه معروف به معصومه داشته است که مدفون در چهار سوق اصفهان است.
خود سید بهاءالدین معروف به شیخ چوپان در دره کوهستانی واقع در روستای شیخ شبان از توابع استان چهار محال و بختیاری مدفون است.
/انتهای پیام/
یک دیدگاه