به گزارش برخوارنیوز، فروزانفر به معنی فرفروزان است که ربالنوع انسان باشد یعنی پرورنده و پرورش کننده آدمی که بحق با شخصیت بدیع زمان [1] استاد بدیع الزمان فروزانفر متناسب است.
محمدحسین بشرویهای، معروف به بدیعالزمان فروزانفر، فرزند آقا شیخ علی بشرویهای، در سال ۱۲۷۶ شمسی در یک خانواده اهل علم و دانش در بشرویه، از شهرهای خراسان، دیده به جهان گشود. پدر وی، آقا شیخ علی بشرویهای، از بزرگان منطقه بشرویه و از شعرای دوران مشروطه بود. مقدمات علوم را در زادگاه خود آموخت و آنگاه راهی مشهد شد و از محضر استادان ادبِ حوزه خراسان، همچون ادیب نیشابوری و ادیب پیشاوری، بهره برد. حدود سال ۱۳۰۰ شمسی به تهران رفت و تحصیلات خود را در مدرسۀ سپهسالار ادامه داد و مدتی حجرهای در مسجد سپهسالار داشت. در جوانی در همان مدرسه به تدریس پرداخت و چندی بعد در سال ۱۳۰۵ به سِمَت معلِّمیِ دارالفنون و دارالمعلمین عالی منصوب شد. در سال ۱۳۱۳ به معاونت دانشکدۀ معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران منصوب شد.
در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزۀ دانشگاه تهران، مرکب از نصرالله تقوی، علیاکبر دهخدا و ولیالله نصر، تألیف ارزندۀ او به نام تحقیق در زندگانی مولانا جلالالدین بلخی را ارزیابی و به او گواهینامۀ دکتری اعطا کردند. به استناد این گواهینامه، در همان سال، به سِمَت استادیِ دانشسرای عالی و دانشکدههای ادبیات و معقول و منقولِ دانشگاه تهران منصوب شد. در سال ۱۳۲۳، بر اساس رأی شورای استادان، به ریاست دانشکدۀ معقول و منقول برگزیده شد و تا سال ۱۳۴۶ در این سِمَت باقی بود. از ابتدای تأسیس دورۀ دکتریِ ادبیات فارسی در دانشگاه تهران، تدریس در دورۀ دکتری را به عهده گرفت و برنامۀ این دورۀ تحصیلی را پایهگذاری کرد. فروزانفر استادِ راهنمای جمعی از دانشجویان مبرِّز دورۀ دکتری در دانشکدههای ادبیات و الهیات بود که اغلبِ آنان بعدها استادان برجستۀ ادب پارسی و مطالعات فرهنگ ایران شدند؛ از جمله: ذبیحالله صفا، مهدی حمیدی شیرازی، عبدالحسین زرینکوب، غلامحسین یوسفی، محمدامین ریاحی، قدمعلی سرامی، سید محمد دبیرسیاقی، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیمین دانشور، ضیاءالدین سجادی، جلال متینی، سید صادق گوهرین، منوچهر ستوده، منوچهر مرتضوی و بسیاری دیگر.
فروزانفر در سال ۱۳۴۶ از استادی دانشگاه بازنشسته شد، اما همکاری خود را در تدریس در دورۀ دکتری ادبیات فارسی تا روزهای پایانیِ عمر ادامه داد. در همین زمان، عضویت مجلس سنا را یافت. مدتی نیز ریاست کتابخانۀ سلطنتی را نیز به عهده گرفت. در پایان استادی که دریای گوهرباری از فضل و ادب بود در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ براثر سکتۀ قلبی در ۷۳ سالگی در بَدَستی [2] خاک پنهان گشت.
پیکر استاد را بعد از سه روز در روز شنبه 19 اردیبهشت در مقبرۀ دولتشاه نزدیک امام زاده حمزه مجاور بقعۀ شاهعبدالعظیم به خاک سپرده شد.
دکتر شفیعی کدکنی در مجلۀ آیینۀ میراث درباره آرامگاه او در مقال با عنوان «از چنین ملتی چگونه باید توقع حافظۀ تاریخی داشت؟» میگوید: «تولیت آستان حضرت عبدالعظیم (با گذشت سی سال و رفع مانع فقهی) قبر بدیعالزمان فروزانفر، استادان بزرگ دانشگاه تهران و یکی از نوادر فرهنگ ایران زمین را، به مبلغ یک میلیون تومان به یک حاجی بازاری فروختند. هیچکس این حرف را باور نمیکند. من خود نیز باور نمیکردم تا ندیدم.»
[1] – دکتر شفیعی کدکنی در مقاله ای در مجلۀ سخن از استاد چنین یاد می کند.
[2] – به اندازۀ نوک ابهام تا نوک انگشت کهین چون پنجه تمام گشاده باشد. شبر. وجب . اِلب. (لغت نامۀ دهخدا)
منبع: ویکی پدیا
یک دیدگاه